به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۹۵

گفت‌وگو با کتایون خوانساری، همسر شجریان ، استاد آواز ایران

زندگی آقای شجریان امید و تلاش است
کتایون خوانساری                          محمد رضا شجریان 
 سال گذشته در آستانه نوروز، استاد شجریان به روال سال‌های گذشته در پیامی  تصویری نوروز را به مردم ایران تبریک گفت. درحالی‌که با چهره‌ای متفاوت در برابر دوربین ظاهر شد و بدون آنکه نامی از بیماری خود ببرد، گفت ١٥ سال است با دوستی ناخوانده همنشین است.
شجاعت و روحیه‌ای که در آن پیام تصویری بود، بار دیگر نشان داد شجریان هر بار می‌تواند شگفت‌آور باشد؛ به هر صحنه‌ای که وارد شده، روحی بزرگ را به نمایش گذاشته است. در این یک سال، از او کمتر می‌شنیدیم. 

چند هفته پیش خانم کتایون خوانساری، همسر استاد، تصویری تازه از او منتشر کرد. سالگرد پیام و انتشار این تصویر را بهانه کردیم و سراغ ایشان رفتیم تا گزارشی از وضعیت سلامتی استاد بگیریم. از ایشان تشکر می‌کنیم که در این ایام پرمشغله، پیشنهاد ما را برای مصاحبه قبول کردند.


 بیماری استاد از کی و چگونه شروع شد؟
سابقه موضوع به حدود ۱۵ سال پیش برمی‌گردد. ایشان به‌طور ناگهانی دچار درد کلیه شدند. بعد از بررسی‌های پزشکی، معلوم شد توموری در یکی از کلیه‌ها وجود دارد که با جراحی سعی کردند مانع گسترش آن به اعضای دیگر بدن شوند.


 خبری منتشرشده بود که ریه ایشان هم مشکل داشته است و گویا عمل جراحی ریه هم داشته‌اند.

بله. البته در همان زمان پیش نیامد. خودتان بهتر می‌دانید این بیماری تا چه حد پیش‌بینی‌ناپذیر است. خوشبختانه عمل جراحی موفقیت‌آمیز بود.


 درمان‌‌ها و جراحی‌ها در داخل و زیر نظر متخصصان ایرانی بود یا پزشکان خارجی؟

تیم درمانی ایشان هم شامل پزشکان ایرانی است و هم پزشکان خارج از ایران؛ تیم بسیار حرفه‌ای که همکاری صمیمانه‌ای با هم دارند.


 سال گذشته در پیام نوروزی، استاد با چهره‌ای متفاوت جلوی دوربین ظاهر شدند. در آن ایام خبرهایی غیررسمی منتشر شد که عارضه مغزی برای ایشان پیش آمده است. کمی دراین‌باره برایمان بگویید.
در این مدت وضع جسمانی استاد مناسب و روحیه‌شان هم مثل همیشه عالی بود. برنامه‌های هنری‌شان را دنبال می‌کردند؛ حتی چندین کنسرت برگزار کردند. خودتان خوب می‌دانید چه روحیه مبارزه‌جویانه‌ای دارند. ولی در جولای ٢٠١٥ به صورت ناگهانی دچار عارضه‌ای مغزی شدند که بلافاصله ایشان را به بیمارستان منتقل کردیم. خوشبختانه یکی از ورزیده‌ترین جراحان مغز که ایرانی بودند؛ بلافاصله در بیمارستان حضور یافتند و اقدامات درمانی را انجام دادند. متأسفانه چند ماه بعد از عمل جراحی، دوباره این عارضه پیدا شد.


 اقدامات درمانی مؤثر بود؟
وضعیت ایشان رو به وخامت گذاشت‌ و مدتی طولانی در بیمارستان تحت مراقبت‌های ویژه بودند. بعدا با بهبود نسبی وضعیت ایشان، پزشکان ایرانی و آمریکایی ادامه درمان در ایران را توصیه کردند. ‌


 الان تیم پزشکان ایرانی درمان را ادامه می‌دهند؟

تیم پزشکان ایرانی با همکاری پزشکان آمریکایی درمان را با مشورت هم انجام می‌دهند.


 بعد از چندین ماه بی‌خبری، شما عکسی از استاد را در صفحه خود گذاشتید. عکس جدید است؟

بله؛ همین چند هفته پیش گرفته شد.


 درحال‌حاضر وضعیت استاد چطور است؟
وضعیت عمومی ایشان گرچه به آهستگی ولی رو به بهبود است‌. بخشی از عوارض بیماری و اقدامات درمانی هم در حال تعدیل است‌.


 خانم خوانساری، با این توضیحی که می‌فرمایید، در این یک‌سال‌ونیم اخیر، روزهای سختی بر شما گذشته است ولی شما کمتر صحبت کرده‌اید. در این مدت، فقط گاهی عکسی از استاد می‌گذاشتید. مصاحبه هم نمی‌کردید. ما می‌دانیم که این نوع بیماری فقط برای بیمار رنج و سختی ندارد، رنج همراهان بیمار هم زیاد است. چرا سکوت کرده‌اید؟
چهره‌های محبوب و مردمی وقتی دچار مشکلاتی مثل این نوع بیماری می‌شوند، مورد توجه مردم قرار می‌گیرند. مردم ایشان را دوست دارند و برای من قابل درک است که نگرانند و می‌خواهند جزئیات بیشتری بدانند. هم نگران سلامتی استاد بودم و هم باید کاملا مراقبت می‌کردم خبری نگران‌کننده منتشر نشود. مهم‌تر از همه‌چیز باید در نظر می‌گرفتم که آرامش استاد بر هم نخورد. این‌جور وقت‌ها شایعه و اخبار کذب هم زیاد منتشر می‌شود که آرامش مردم و بیمار را برهم می‌زند. آرامش مردم و استاد برای من بسیار مهم بود. قبول دارید در یک کشور غریبه نمی‌توانستم خبرها را پیگیری کنم و وقتم به تکذیب شایعات بگذرد. من باید تمرکز خود را روی رسیدگی به بیماری ایشان می‌گذاشتم. ما در آمریکا بودیم و در یک کشور غریبه، باید با این وضعیت پیچیده و نگران‌کننده سر می‌کردم. نمی‌توانستم از افراد مختلف کمک بگیرم؛ چون ممکن بود اخباری ناخواسته به بیرون درز کند و مبنای شایعه شود. پس باید یکه و تنها این کارها را انجام می‌دادم. باید صبورانه همه این رنج‌ها را تحمل کرد. این چیزی است که خود استاد هم بر آن تأکید دارند.


 الان در ایران شرایط‌تان چطور است؟ از زمانی که به ایران آمده‌اید، سختی‌ها بیشتر شده یا کمتر؟
نمی‌خواهم بگویم سخت‌تر شده یا بیشتر. ایشان در منزل استراحت می‌کنند و من هم مدیریت همه کادر پزشکی را در کنار پزشکان برعهده دارم. از طرف دیگر، رایان در یک مقطع مهم تحصیلی است و پدرش هم بیمار است. به‌لحاظ روحی، دوره سختی را می‌گذراند. من باید مراقب رایان باشم و کمک کنم که در این دوره سخت، لطمه روحی نخورد؛ هم باید نقش مادری را انجام دهم و هم نقش همسری را. اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، در رفت‌وآمد بین این مشکل و آن مشکلم.


 و حرف آخر؟

زندگی آقای شجریان، امید و تلاش و مبارزه است. من هم یاد گرفته‌ام با همین چشم به این وضعیت نگاه کنم؛ امید و تلاش.


شرق، گیسو فغفوری