به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، اسفند ۲۵، ۱۳۹۶

آنگلا مرکل برای چهارمین دوره متوالی صدراعظم آلمان شد

ضربه به دموکراسی
پنج ماه بعد از برگذاری انتخابات عمومی ماه سپتامبر آلمان، دولت ائتلافی این کشور با توافق دو حزب دموکرات مسیحی
به رهبری مرکل و حزب سوسیال‌دموكرات در نهایت تشکیل شد و آنگلا مرکل هم
برای چهارمین دوره متوالی صدراعظم آلمان شد. 

بااین‌همه دلایل زیادی برای خوشحالی در کار نیست. آلمان تقریبا شش ماه تحت یک دولت موقت اداره شد (طولانی‌ترین زمان یک دولت موقت در تاریخ جمهوری فدرال). علاوه‌براین، نتایج یک نظرسنجی ملی اخیرا ضربه دیگری به حزب سوسیال‌دموکرات آلمان بود و نشان داد که اگر انتخابات همین حالا برگذار می‌شد، حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان عملکرد بهتری نسبت به حزب سوسیال‌دموکرات داشت. به باور برخی تحلیلگران، ائتلاف اخیر آلمان – که برای سومین‌بار در دوره طولانی‌مدت صدراعظمی مرکل اتفاق می‌افتد- در کوتاه‌مدت نتیجه خوبی برای ثبات آلمان خواهد داشت، به‌ویژه با درنظرگرفتن شرایط اروپا. بااین‌همه با درنظرگرفتن شرایط سیاسی این ائتلاف، در درازمدت نتیجه نامشخصی برای آلمان به‌همراه خواهد داشت.

این ائتلاف خبر بدی برای دموکراسی هم هست، به‌ویژه در زمانی که نیروهای پوپولیستی تهدیدی روبه‌رشد به‌شمار می‌روند. شاید برخی بر این باور باشند که تضعیف ائتلاف مرکل به نفع دموکراسی آلمان است، چراکه احزاب دولت دیگر به‌سختی نیمی از کرسی‌های پارلمان آلمان را در اختیار دارند و از این به‌بعد نمی‌توانند احزاب مخالف را تحت فشار قرار دهند و آن را غیرضروری بخوانند. مشکل اما اینجاست که درحال‌حاضر بزرگ‌ترین حزب رسمی مخالف در پارلمان، حزب پوپولیستی آلترناتیو برای آلمان است. علاوه‌براین، سهم احزاب مخالفی که به سوی لیبرال‌دموکراسی گرایش دارند تقریبا نزدیک به یک‌چهارم است. این نتیجه، پیامد مستقیم مشارکت حزب سوسیال‌دموکراسی در دولت مرکل است. اگر حزب سوسیال‌دموکراسی، همان‌طور که بعد از عملکرد ضعیفش در انتخابات وعده داده بود، به‌عنوان حزب مخالف در پارلمان باقی می‌ماند، می‌توانست چهار سال آتی را صرف تجدید قوای خود و عضوگیری کند، درحالی‌که هم‌زمان به‌عنوان چالشی قوی برای مرکل و پوپولیست‌های دست‌راستی و چپی باقی می‌ماند.

یک دولت اقلیت به رهبری مرکل می‌توانست زمینه را برای بحث درباره سیاست‌گذاری‌های عمده و طرح‌های قانونی باز کند و روح تازه‌ای به پارلمان آلمان بدهد و به مردم نشان دهد که احزاب سیاسی اهمیت دارند و یک دولت ائتلافی بزرگ لزوما برای پیشرفت حیاتی نیست.

برای کشورهای اروپایی هم این ائتلاف به معنی عدم تغییر اساسی در رویکرد آلمان نسبت به این منطقه است (چه تغییر مثبت و چه منفی). بااین‌حال مطمئنا رویکرد این دولت ائتلافی بزرگ در برخی موارد نسبت به قبل متفاوت خواهد بود.
مرکل که برای تشکیل دولت ائتلافی مصمم بود، مجبور شد در نهایت در مسائل مهمی، از جمله رویکرد آلمان در قبال اتحادیه اروپا و مسائل مربوط به کارگران به حزب سوسیال‌دموکرات امتیازاتی بدهد.

شرق